زنیت | |||
گونه هایت را به سردی پنجره بگذار
پنجره ای که از باران خیس و مات است
بگذار لطافت باران را با گونه هایت حس کنی
اگر سردت شد
آغوش من همیشه برای تو باز است
بگذار باران همه ی بیگانگی ها را بشوید
قبل از تابش آفتاب
می خواهم با بوسه هایم گونه های سردت را گرم کنم
می خواهم در هر کنج یاد تو خانه کنم
فرح
8 آکوست 2009
94346:کل بازدید |
|
63:بازدید امروز |
|
80:بازدید دیروز |
|
درباره خودم
| |
فرحناز
I LOVE music. It makes me fresh ang afresh, and new and new. I love playing guitar n I love swimming,skating, walking, basketbal,bicycle riding,....n NE thing with speed can be an enthusiast ,in my opinion;)l. I can love more :d ie. purfume can be the smell of life, 4 me;) | |
لوگوی خودم
| |
لوگوی دوستان | |
| |
لینک دوستان | |
فهرست موضوعی یادداشت ها | |
زنیت[20] . | |
بایگانی | |
مقدمه آرشیو 2 دلتنگی های همیشگی خاطره | |
اشتراک | |